از فواید داشتن فرزند (1)

در فرودگاه و کنار تلی از چمدان

مامان جون، یک دقیقه بشین اینجا من برم دستشویی و بیام.

اومدی بمونی؟

بعد از دوسال برمی گشتم. خیلی ذوق دیدارش را داشتم. انگار کل این دوسال را در خودم ضبط کرده بودم تا وقتی می بینمش براش تعریف کنم.

زنگ زد،.سلام و حال و احوال و عرض دلتنگی.
گفتم: کی وقت داری همو ببینیم؟
پرسید: اومدی بمونی یا قراره برگردی.
گفتم: یک ماهی هستم و بر می گردم.
گفت: پس بهتره همو نبینیم!
گفت: که اون بار دل کندن سخت بوده و نمی خواد باز دوباره اون رنج را تحمل کنه...

انبانِ گفتنی هام را ریختم تو زباله ها،
برگشتم بی خاطره 
وبی شور برای  به یاد سپردن

دلداری

 صبحی با بابام صحبت می کردم و از سختی دنبال کار گشتن در این سرِ دنیا می نالیدم. میگه باباجون از قدیم گفتن:
 هرکه گریزد زخراجات شهر 
بارکش غول بیابان شود

بعد هم میگه: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

Please don't bother me

There is a lot that I don't know and I don't ever want to know!


Coffee order


The first time that I order a tall latte and the cashier doesn't go "what?"

It happened today:)

سوء تفاهم

استاد اعظم
به نطرم یک سوء تفاهم افتضاحی رخ داده،
هر کلامی برای رفعش احیانا پیچیده ترش می کنه، لذا می سپارمش به زمان و مکان

Who can believe?



The box you get me with love, is full of gifts from others!